در ششم اردیبهشت ۱۴۰۴، انفجاری مهیب در اسکله شهید رجایی، بزرگترین بندر تجاری ایران واقع در بندرعباس، نه تنها جان دستکم ۲۵ نفر را گرفت و بیش از ۷۵۰ نفر را مجروح کرد، بلکه زنجیره تأمین کالاهای حیاتی کشور را با اختلالات بیسابقهای مواجه ساخت. این حادثه، که به تخریب گسترده زیرساختهای بندری از جمله ساختمانهای اداری، تجهیزات بارگیری و کانتینرها انجامید، بحرانی دوگانه را رقم زد: یک فاجعه انسانی و یک شوک عمیق به اقتصاد ایران که بیش از ۵۵ درصد از حجم تجارت خارجی خود را از طریق این بندر مدیریت میکند. در این گزارش، ابعاد اقتصادی این حادثه و پیامدهای کوتاهمدت و بلند مدت آن بر شبکه واردات و صادرات ایران تحلیل میشود.
بلافاصله پس از انفجار، عملیات تخلیه و بارگیری در اسکله شهید رجایی متوقف شد. اگرچه گمرک ایران دو روز بعد به نخستین کشتیها اجازه پهلوگیری داد، اما تعلیق «تا اطلاع ثانوی» فعالیتهای لجستیکی، بحران را تشدید کرد.
بر اساس آمار گمرک، سهم بندر شهید رجایی از واردات کالاهای اساسی مانند گندم و دارو تنها ۸ درصد است، اما ذخیرهسازی مواد شیمیایی و کانتینرهای حساس در محوطه سینا، نگرانیها درباره نشت مواد خطرناک یا آتشسوزیهای ثانویه را افزایش داده است.
پس از انفجار، نرخ دلار در بازار آزاد از مرز ۸۲ هزار تومان گذشت و قیمت سکه بهار آزادی به ۷۴ میلیون تومان رسید. این افزایش نه تنها بازتابی از کاهش عرضه ارز به دلیل اختلالات تجاری است، بلکه نشاندهنده بیاعتمادی به ثبات اقتصادی است.
مشکلات فنی مانند قطعی سامانههای گمرکی و کمبود لودر و بالابر، صفی طولانی از تریلیها را در اطراف بندر ایجاد کرده است. ترخیص کالاهای فاسدشدنی به اولویتی اضطراری تبدیل شده، اما زیرساختهای آسیبدیده پاسخگوی نیاز نیستند.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، با ارسال پیامی همدردی، آمادگی مسکو برای کمک به ایران را اعلام کرد. این در حالی است که مقایسه این حادثه با انفجار بیروت (۲۰۲۰) در شبکههای اجتماعی، با واکنش تند سفیر ایران در لبنان مواجه شد.
با توجه به سهم ۴۷ درصدی بندر شهید رجایی از درآمد گمرکی ایران، توقف فعالیتها حتی بهصورت موقت، شکافی قابل توجه در بودجه دولت ایجاد خواهد کرد. همچنین، سابقه حوادث مشابه مانند متروپل آبادان، نگرانیها درباره ایمنی زیرساختها و شفافیت در بررسی علل حوادث را افزایش داده است.
انفجار بندر شهید رجایی، علاوه بر فاجعه انسانی، پرده از آسیبپذیری اقتصاد ایران در برابر شوکهای خارجی برداشت. بازسازی فیزیکی زیرساختها هرچند ضروری است، اما کافی نیست. این حادثه باید زنگ خطری برای اصلاحات ساختاری باشد. همچنین، این حادثه ناگوار موجب میشود تاجران و مخصوصاً وارد کنندگان، اهمیت بیشتری برای مدیریت ریسک واردات، قائل شوند. در کوتاه مدت، افزایش قیمتها و اختلال در زنجیره تأمین ادامه خواهد یافت، اما درسهای این فاجعه میتواند زمینهای برای تحول در مدیریت بحران و برنامهریزی تجاری ایران باشد.
تصور کنید به عنوان یک واردکننده، بتوانید سقف واردات خود را افزایش دهید، دسترسی آسانتری…
تصور کنید بتوانید موقعیت دقیق یک کشتی باری را در هر لحظه بدانید. این کار…
در اقتصاد ایران که تحریمها، نوسانات جهانی و محدودیتهای ارزی دست به دست هم دادهاند…
ممکن است تا به حال عبارت سقف واردات به گوشتان خورده باشد. اگر یک واردکننده…
هر ساله، میلیاردها دلار کالا از کارخانههای چینی به بنادر و بازارهای ایرانی سرازیر میشود،…
بسیاری از کسبوکارهای تازهکار و فروشگاههای اینترنتی با روشهای قدیمی تجارت مشکل دارند. این روشها…